Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@08:12:22 GMT

عوامل جذب‏‌کننده و بازدارنده انگیزه را کشف کنید

تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۸۱۸۰۳

عوامل جذب‏‌کننده و بازدارنده انگیزه را کشف کنید

دلایل شایع بی انگیزگی در میان این افراد عبارت است از احساس عدم‌صلاحیت، احساس بی ارزشی یا ارتباط برقرار نکردن با همکار‌ها و سازمان. بی انگیزگی در محیط کار می‌تواند به شکل‌های مختلف نمود پیدا کند، مثل پشت گوش انداختن وظایف، غیبت‌های مکرر یا حتی استعفا. «موریل ویلکینز»، کارشناس امور شغلی می‌گوید که انگیزه، همان «دلیلی» است که باعث می‌شود هر روز از خواب بیدار شوید و سر کار بروید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او تاکید می‌کند که بی انگیزگی در سال‌های اولیه اشتغال، یک فرصت است که کمک می‌کند عوامل جذاب که در ما انگیزه ایجاد می‌کنند و عوامل بازدارنده را کشف کنیم.

به گزارش دنیای اقتصاد، او از کارمند‌ها به‌ویژه تازه وارد‌ها می‌خواهد که دلایل خود را پیدا کنند، آن‌ها را بنویسند و همواره زیر نظر داشته باشند، چون عوامل انگیزش شما ممکن است به مرور زمان، تغییر کنند. او اخیرا مهمان «ایلینی ماتا» از پادکست کسب و کار هاروارد بوده و بیشتر به این موضوع پرداخته. چکیده‌ای از این گفتگو را با هم می‌خوانیم:

ایلینی: در بخش قبلی (که شنبه همین هفته به چاپ رسید) برای ما توضیح دادی که برای پیدا کردن انگیزه هایمان باید خودمان را بشناسیم. انگیزه‌های من با تو فرق دارند. مثلا ممکن است تو آدمی باشی که در تنهایی و محیط ساکت، بهتر کار کنی. پس دورکاری می‌تواند برایت یک انگیزه باشد. اما شاید یک فرد دیگر، بودن در جمع را ترجیح دهد و انگیزه بیشتری برای حضور در محل کار داشته باشد. بعضی‌ها هم ترکیبی از کار حضوری و دورکاری را ترجیح می‌دهند. پس موضوع، صِرف «دور بودن» نیست. مساله، میزان انرژی‌ای است که می‌گیریم. هرچه بیشتر خودت را بشناسی، بهتر از انگیزه هایت سر در می‌آوری. درست است؟

موریل: دقیقا. باید خودت را بشناسی. تو که هستی؟ قبلا که بودی؟ قبل از اینکه وارد مدرسه شوی و یکسری باور‌ها به تو دیکته شود، که بودی؟ هر چقدر شغل تو با آن نسخه از خودت همسوتر باشد، بهتر است. اینجا قضیه کمی پیچیده می‌شود. چون در محیط کار، حداقل در محیط‌های شرکتی، معمولا به کسی پاداش می‌دهند که از نردبان پیشرفت بالا برود، برای خودش تیم و تشکیلات داشته باشد و به جایگاه‌های بزرگ‌تر برسد. بالاتر و بزرگ‌تر؛ و با کلی آدم ارتباط بگیرد و از این حرف ها. اما اگر این رویه، با روحیات تو همخوانی ندارد، ممکن است یک جایی در این مسیر، خودش را نشان دهد. راهش این است که حرفه‌ای پیدا کنی که تا حد امکان با «آنچه که هستی» همخوانی داشته باشد و همزمان، فرصت‌هایی به تو ببخشد تا بتوانی به خواسته هایت از زندگی، جامه عمل بپوشانی.

من خودم را آدم خوش شانسی می‌دانم. با اینکه در میانه مسیر، این چیز‌ها را فهمیدم، اما حالا شغلی دارم که کمک می‌کند آن‌طوری که می‌خواهم تاثیرگذار باشم. سر و کارم با آدم هاست. با آن‌ها رو در رو صحبت می‌کنم. این عالی ا ست. کاملا با انرژی من همخوانی دارد. اما اغلب آدم‌ها نمی‌خواهند این روال را در پیش بگیرند، چون دوست ندارند آن شغل مهم، یا آن ارتقای مهم یا جایگاه مهم را از دست بدهند. به کار بزرگ خود می‌چسبند، اما همیشه احساس بی انگیزگی می‌کنند، چون با روحیاتشان همخوانی ندارد.

باز هم تاکید می‌کنم که در این رابطه، درست و غلطی وجود ندارد. فقط باید بدانی چرا مشغول این کار هستی. چرا در این شغل هستی. اگر این چیزی ا ست که می‌خواهی، خیلی هم عالی. اما آگاه و هوشیار باش و به آنکه به چه چیزی ختم خواهد شد. دو نکته را هم فراموش نکن. اول، انگیزه آدم‌ها با هم فرق می‌کند. دوم، انگیزه یک فرد در طول زمان هم ممکن است تغییر کند. ممکن است چیزی که سابقا در تو انگیزه ایجاد می‌کرد، دیگر برایت جذاب نباشد.

در بخش قبلی، سوالات مخاطب‌ها ما را به سمتی پیش برد که «چه کنیم اگر در محیط کار، انگیزه نداریم.» و سپس گفتیم که چطور این حس را با مدیرمان مطرح کنیم. به نظرت، بهترین فردی که می‌توانیم درباره بی انگیزگی مان با او صحبت کنیم کیست؟ آیا فقط و فقط باید با مدیر یا رئیس صحبت کنیم؟ یا فرد دیگری هم هست که باید با او نیز مشورت کنیم؟‌
می‌خواهم درباره رئیس، صادقانه صحبت کنم.

صحبت کن!

به نظرم بستگی دارد. اگر فکر می‌کنی رئیست از آن آدم هایی است که ممکن است بابت شنیدن این موضوع، از کوره در برود، یا نمی‌داند چطور به آن رسیدگی کند یا آن را به خودش می‌گیرد یا فکر می‌کند فاجعه رخ داده و می‌گوید «اگر نمی‌توانی این مساله ساده را حل کنی، اینجا جایت نیست»، بهتر است موضوع را با او مطرح نکنی. پس خودت باید مخاطبت را بشناسی. این همان «مدیریت رو به بالا» است که درباره اش زیاد صحبت می‌کنند.

یعنی چطور رئیس یا مدیرمان را مدیریت کنیم (چون معمولا برعکس است و این مدیر است که کارمند‌ها را مدیریت می‌کند. اما طبق تحقیقات، کارمند‌ها نیز باید بتوانند افراد بالادستی خود را مدیریت کنند). رئیست را بشناس، درباره اش تحقیق کن. او هم یک انسان است. آیا توانایی و ظرفیت این مکالمه را دارد؟ اگر قلبا به پیشرفت و مشارکت تو در کار‌ها اهمیت می‌دهد، پس می‌توان پیش‌بینی کرد که گفت وگوی گرمی خواهید داشت. سپس باید چه کار کنیم؟ حامیانت در محیط کار کیستند؟ آیا منتور داری؟ به نظرم صحبت با منتور، بهترین نقطه شروع است، چون چنین فردی، هم به قدر کافی از قضیه فاصله دارد و هم، درکش می‌کند. اگر در اوایل مسیر حرفه‌ای هستی و منتور نداری، یکی از اولین کار‌هایی که باید انجام دهی، یافتن یک منتور است. او کسی ا ست که می‌توانی در چنین مواقعی سراغش بروی. کسی که رده اش از تو کمی بالاتر باشد، شاید او هم در اوایل مسیر شغلی باشد، اما دو سه سال سابقه کار دارد. سپس ببین آیا او هم چنین حسی را تجربه کرده؟ آیا طبیعی ا ست که کسی که در این شرکت و جایگاه شغلی کار می‌کند، حس بی انگیزگی داشته باشد؟ یک نکته مهم. نباید با دوستانت در محیط کار که مثل تو دچار بی انگیزگی هستند صحبت کنی.

چون حس می‌کنی، «درد خودم کم بود، درد دیگران هم اضافه شد»

دقیقا؛ و باعث می‌شود حالت بدتر هم بشود. به جای اینکه به فکر چاره باشی، این حس در تو تقویت می‌شود که «قربانی شرایط هستی.»

وقتی اشتیاق انجام کارمان را نداریم، آیا کاری هست که برای ایجاد انگیزه در خودمان انجام دهیم؟ خودم یک راه‌حل دارم که البته خیلی جذاب نیست. راه‌حلم این است که «انجامش بده.» راه‌حل مزخرفی ا ست. دلیلش این است که من تهیه کننده این پادکست هستم، اما خارج از اینجا نیز تهیه‌کنندگی می‌کنم. این علاقه شخصی من است. من عاشق خلق محتوای صوتی و بصری هستم. وقت‌هایی که انگیزه ندارم، با خودم می‌گویم «امروز در این رابطه، چه کاری انجام دادم؟» اگر حس کنم به اندازه کافی کار انجام داده ام، که خیلی هم عالی. به خودم اجازه استراحت و بی انگیزگی می‌دهم. اما باز هم یک کار هنری انجام می‌دهم. ولی اگر هیچ کاری در رابطه با خلق محتوا انجام نداده باشم و هیچ قدمی در این مسیر برنداشته باشم، مجبورم انجامش دهم. ابتدا دو دقیقه کار می‌کنم. به خودم می‌گویم «دو دقیقه کار کن، شاید آنقدر‌ها هم بد نبود.» اگر بعد از دو دقیقه، همچنان انگیزه پیدا نکردم، کار را رها می‌کنم. اما اگر پس از دو دقیقه، حس و حال انجامش را داشته باشم، ادامه می‌دهم.
پیشنهاد مفیدی است. البته چیزی که تو گفتی، بیشتر بحث نظم و دیسیپلین است تا انگیزه. آدم‌ها فکر می‌کنند باید همیشه برای انجام همه کار‌ها انگیزه داشته باشند. قرار نیست ۱۰۰‌درصد مواقع، انگیزه داشته باشی تا کار‌ها را انجام دهی. من هیچ‌وقت برای پرداخت قبض‌ها انگیزه ندارم، اما موظفم انجامش دهم، چون این یکی از مسوولیت هایم است؛ و البته اینجا هم هدفی از پرداخت قبض‌ها وجود دارد. اگر پرداخت نکنم، پس فردا سقفی بالای سرم نخواهد بود و زندگی ام پیش نخواهد رفت.

پس در اینجا هم یک دلیل وجود دارد. بنابراین، اگر برای انجام کاری انگیزه نداری، یک حس دیگر باید وارد عمل شود و وادارت کند و آن چیزی نیست جز دیسیپلین؛ و دیسیپلین یعنی کاری را انجام دهی؛ حتی اگر حس و حالش را نداری. باید فرق بین این دو را تشخیص دهی. آیا دلیلش، بی انگیزگی است یا فقط خسته ام؟ اگر خسته هستی، بهترین کار این است که کمی به خودت استراحت دهی، از کار فاصله بگیری و بعد از تجدید انرژی، دوباره آن را از سر بگیری. حالا هر کاری که به تو انرژی می‌دهد.

چه چیزی به تو انرژی می‌دهد؟ باشگاه؟

خدای من! بله. ورزش خیلی به من انرژی می‌دهد. بیرون زدن، مطالعه و غرق شدن در یک کتاب. من سعی می‌کنم هر روز چیزی پیدا کنم که فقط برای خودم باشد. می‌دانم برای آنکه بتوانم هر روز کارهایم را انجام دهم و در اغلب روز‌ها برایش انگیزه داشته باشم، به چه چیز‌هایی نیاز دارم.

متشکرم. مکالمه خیلی خوبی بود.

من از شما متشکرم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: احساسات مسیر شغلی قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل محیط کار بی انگیزگی انجام دهی دو دقیقه کار ها آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۸۱۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرسپولیس و استقلال در گردنه قهرمانی | انگیزه‌های انتقامی رقبا

همشهری‌آنلاین - بهروز رسایلی

مشهور است که می‌گویند در نیم‌فصل دوم دروازه‌ها کوچک و همه مسابقات سخت‌تر می‌شود. این مسئله مخصوصا در مورد هفته‌های پایانی فصل و زمانی که استرس تیم‌ها افزایش می‌یابد، مصداق بیشتری هم پیدا می‌کند. به این ترتیب برای تیم‌هایی که در کورس قهرمانی، سهمیه یا بقا هستند، هر ۶مسابقه باقیمانده اهمیت بسیار بالایی دارد و شاید آنها جایی امتیاز از دست بدهند که کسی حتی فکرش را هم نمی‌کرد. با این حال، حداقل روی کاغذ بازی‌های هفته بیست‌وپنجم لیگ برتر دشوارترین و تعیین‌کننده‌ترین مسابقاتی است که پرسپولیس و استقلال در مسیر فتح جام پیش رو دارند. امروز استقلال صدرنشین در تبریز باید به مصاف تراکتور برود و پرسپولیسی که با یک امتیاز اختلاف این تیم را تعقیب می‌کند، در تهران میزبان سپاهان خواهد بود. آیا از تقابل ۴تیم بالای جدول با یکدیگر هم حساس‌تر داریم؟

تکرار نخواهد شد

کاملا روشن است که تا پایان فصل دیگر مسابقاتی با این ضریب دشواری برای پرسپولیس و استقلال تکرار نخواهد شد. تراکتور و سپاهان اگرچه رویای قهرمانی را بر باد رفته می‌بینند، اما به هر حال نبرد با سرخابی‌های پایتخت برایشان حیثیتی است و خرسند خواهند شد اگر تأثیری چشمگیر بر معادلات قهرمانی بگذارند. جز این، خود آنها هم برای کسب مقام سومی و سهمیه حضور در لیگ نخبگان یا قهرمانان آسیا رقابت می‌کنند و طبیعی است که با تمام قوا وارد میدان خواهند شد. بعد از این هفته، استقلال به‌ترتیب با ذوب‌آهن، فولاد، نساجی، گل‌گهر و پیکان بازی خواهد داشت. پرسپولیس هم به‌ترتیب باید به مصاف نساجی، هوادار، استقلال خوزستان، شمس‌آذر و مس رفسنجان برود. البته که همه اینها قابل احترام هستند اما لابد تصدیق می‌کنید که دست‌کم روی کاغذ هیچ‌کدام ضرب و زور رقبای امروز سرخابی‌ها را ندارند و همین مسئله می‌تواند نشان‌دهنده اهمیت این روز «چهارشنبه» در تعیین سرنوشت لیگ باشد.

انگیزه‌های انتقامی

از سوی دیگر آنچه مسابقات امروز را برای ۲قطب سنتی فوتبال ایران دشوارتر می‌کند، انگیزه‌های انتقامی رقباست. تراکتور در ۸تقابل آخرش با استقلال ۷بار بازنده بوده و تنها یک‌مرتبه در جام‌حذفی فصل گذشته مقابل این تیم به پیروزی رسیده است. بدون تردید اما بدترین شکست سرخپوشان تبریزی مربوط به مسابقه هفته آخر فصل قبل بود که این تیم ناباورانه، با ۷گل در تهران باخت و غرور هوادارانش را شکست. پس بازی امروز برای تراکتوری‌ها عادی نیست و آنها انگیزه‌های سرشار انتقامی دارند؛ از انبوه بازیکنان سرخابی آن تیم مثل حسین پورحمیدی، شجاع خلیل‌زاده، سیامک نعمتی، مهدی عبدی، ارسلان مطهری و... تا کادرفنی متمایل به سرخ باشگاه و البته هواداران پرشور تیم. در تهران هم همین داستان را داریم.

اگرچه سپاهان در ۲نبرد آخرش با پرسپولیس موفق به کسب پیروزی شده، طی این سال‌ها عمدتا رقابت برای قهرمانی در جام‌های مختلف را به قرمزها باخته است. بدترین سکانس داستان هم مربوط به فصل قبل بود که زردها در جام‌حذفی ۴گل از پرسپولیس خوردند و در لیگ هم با وجود پیشتازی تا هفته‌های پایانی، در نهایت جام را به حریف تقدیم کردند. از انگیزه خاص طلایی‌پوشان هم که دیگر لازم نیست حرفی بزنیم؛ از سیاوش یزدانی و امید نورافکن خیلی استقلالی گرفته تا رامین رضاییان و شهریار مغانلو که سابقه حضور در پرسپولیس را دارند.

کد خبر 848613 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها ویژه ورزشی لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس

دیگر خبرها

  • سورپرایز عوامل فوتبال ۳۶۰ برای عادل فردوسی پور (فیلم)
  • محاسبه هزینه حمل بار بین المللی
  • پرسپولیس و استقلال در گردنه قهرمانی | انگیزه‌های انتقامی رقبا
  • هشدار انصارالله به آمریکا درباره تشدید تنش نظامی علیه یمن
  • برابر شمس آذر تمرکز و انگیزه لازم را نداشتیم
  • بازیگران «نون خ 5» با مخاطبان گفتگو کردند
  • محدودیت؛ یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای تولید و پیشرفت
  • با انگیزه‌ترین هوادار فصل زیر نظر مسعود شجاعی
  • محدودیت یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای تولید و پیشرفت
  • عوامل «نون خ» با مردم صحبت می‌کنند